السلام علیک یا شاه عبدالله بن محمد باقر علیهم سلام

معرفی روستا. اخبار . گویش محلی. خاطرات . شعر .......

السلام علیک یا شاه عبدالله بن محمد باقر علیهم سلام

معرفی روستا. اخبار . گویش محلی. خاطرات . شعر .......

یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ع

ایام شهادت امام هفتم موسی بن جعفر ع را تسلیت عرض میکنم:


  

علم و اخلاق امام موسی بن جعفر(ع)
درباره‌ی گستره‌ی علم امام کاظم(ع) در علوم مختلف و فضایل اخلاقی و معنوی آن حضرت، روایات فراوانی وجود دارد. چگونه آن حضرت جامع علوم مختلف و دارای کمالات و فضایل اخلاقی و معنوی نباشد، در حالی‌که در خانه‌ی نبوّت، معدن رسالت و مهبط ملائکه پرورش یافته است.
در این‌جا به سه نمونه از روایات اشاره می‌کنیم:
یک. ابوحنیفه می‌گوید: در زمان امام صادق(ع) به حج رفته بودم، زمانی که وارد مدینه شدم، به منزل آن حضرت رفتم. در دهلیز (دم در) به انتظار نشستم تا حضرت اجازۀ ورود دهد، در این هنگام پسر بچه‌ای از منزل خارج شد، از او پرسیدم دستشویی کجاست؟ گفت صبر کن، سپس به دیوار تکیه داد و نشست و گفت: «بپرهیز از این که در کنار جوی آب، زیر درختان میوه، حیاط مساجد، در مسیر راه‌ها، ادرار و قضای حاجت کنی. برو پشت دیوار، از پشت به قبله و رو به قبله نشستن بپرهیز...». ابوحنیفه می‌گوید: از شنیدن این سخنان از این بچه به تعجب آمدم، از او پرسیدم نامت چیست؟ گفت: من موسی بن جعفر(ع) هستم. از او پرسیدم: ای جوان! گناه و معصیت چیست؟ در پاسخ گفت: «برای گناه و معصیت سه حالت تصوّر می‌شود:
1. این‌که گناه از طرف خداوند باشد، نه از جانب بنده، در این صورت، سزاوار نیست که خداوند بنده را عذاب کند به چیزی که مرتکب نشده است.
2. این‌که گناه از طرف خدا و بنده مشترکاً باشد، در این صورت، هم سزاوار نیست که شریک قوی نسبت به شریک ضعیف ظلم کند.
3. این‌که گناه از سوی بنده باشد که درست این است. در این صورت، اگر خداوند بر بنده ببخشاید، نشانه‌ی جود و کرم اوست و اگر عقاب کند، به سبب گناه عبد و نافرمانی بنده است».
ابو حنیفه می‌گوید: پس گفتم: «آنها فرزندان و (دودمانى) بودند که (از نظر پاکى و تقوا و فضیلت،) بعضى از بعض دیگر گرفته شده بودند».
علما در فنون مختلف علم و دانش از آن حضرت فراوان حدیث نقل کرده‌اند که متون دینی ما مملوّ از این علوم است.
4. ابوالفرج اصفهانی می‌گوید: یحیی بن حسن برایم نقل کرد: موسی بن جعفر(ع) این گونه بود که اگر به آن حضرت خبر می‌رسید که مردی با آن حضرت خوب نیست و پشت سرش بد گویی می‌کند، برایش کیسه‌ای پر از دینار می‌فرستاد و کیسه‌اش بین دویست تا سیصد دینار در آن وجود داشت، این کار حضرت ضرب المثل شده بود.
همو می‌گوید: یکی از نوه‌های خیلفه‌ی دوم هنگامی که موسی بن جعفر(ع) را می‌دید، شروع می‌کرد به دشنام دادن حضرت علی(ع) و بدرفتاری با موسی بن جعفر(ع)، بعضی از شیعیانش به حضرت گفتند اجازه بده تا او را بکشیم، امام(ع) فرمود: نه؛ روزی حضرت در حالی‌که بر مرکب سوار بود، وارد مزرعه‌ی این شخص شد، آن شخص صدا زد، زراعت و محصول مرا از بین بردی! حضرت به او اعتنایی نکرد، همچنان می‌رفت تا این‌که به نزدیک او رسید، پیاده شد، در کنارش نشست و شروع کرد با او به صحبت و شوخی کردن و گفت: غرامت محصولت چقدر است؟ آن مرد گفت: صد درهم، امام فرمود: چقدر سود آن می‌شود؟ گفت: نمی‌دانم، حضرت(ع) فرمود: من پرسیدم چقدر حدس می‌زنی؟ گفت: صد درهم دیگر، امام(ع) سیصد درهم به او داد. پس آن شخص از جا برخاست و سر حضرت را بوسید. از این به بعد هر وقت امام وارد مسجد می‌شد، آن مرد از جایش بلند می‌شد، بر حضرت سلام می‌داد و می‌گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته». امام(ع) به شیعیانش که خواهان کشتن آن شخص بودند، فرمود: کدام‌یک از این دو کار بهتر بود، آن‌که شما می‌خواستید، یا این کاری که من انجام دادم؟!
5. امام کاظم(ع) در انجام عبادات مستحبی و نافله‌ی شب به گونه‌ای بود که نافله‌ی شب را به نماز صبح متصل می‌کرد. پس از نماز صبح تعقیباتش تا طلوع صبح به درازا می‌کشید، در حال سجده و دعا بود تا نزدیک طلوع خورشید.
آن‌حضرت فراوان این دعا را می‌خواند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ»؛بار خدایا! آسودگی و راحتی به هنگام مرگ و عفو و گذشت به هنگام حساب را از تو درخواست می‌کنم.
یکی از دعاهایش این بود: «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ»؛ گناه بنده‌ات بزرگ است، پس باید گذشت و عفو تو نیز نیکو باشد.
از ترس خداوند چنان گریه می‌کرد که ریش مبارکش از اشک خیس می‌شد.
امام کاظم(ع) در انجام صله‌ی رحم سرآمد بود. شب‌ها از فقرای مدینه سرکشی می‌کرد، برای آنان پول، نان و خرما می‌برد، در حالی‌که مردم متوجه حضرتش نمی‌شدند و نمی‌دانستند این پول و غذا از طرف موسی بن جعفر است.
6. بنا بر روایتی؛ امام موسی کاظم(ع)، در چهار عمره؛ مسافت مدینه تا مکه را برای انجام مناسک پیاده پیمودند:
على بن جعفر گفت: «با برادرم موسى بن جعفر(ع) در چهار عمره به مکه مشرف شدیم. با خانواده‌اش یک مرتبه در بیست و شش روز راه را پیمودیم، مرتبه دوم بیست و پنج روز و سومین مرتبه بیست و چهار روز و در مرتبه دیگر به بیست و یک روز راه را طى کردیم».

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.