باسلام وعرض تسلیت درگذشت حضرت ایت ا... سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
تفاوت آزادی بیان و هتک حرمت از نگاه مرحوم اردبیلی
آیت الله موسوی اردبیلی در سخنانی با انتقاد از برخی رفتارهای کورکورانه به تقلید از فرهنگ غربی اظهار داشت:
«متأسفانه برخی از افراد، کورکورانه با تقلید از برخی اعمالی که در کشورهای غربی مد شده، برای این که خود را متمدن و پیشرو نشان دهند، مرتکب رفتارهایی میشوند که هیچگونه توجیه عقلی و منطقی ندارد. اگر کسی اعتقادات ما را قبول ندارد، خوب نداشته باشد، ولی این مجوز اهانت و هتک حرمت نیست. آزادی بیان در هیچ منطق و فرهنگی به معنای آزادی اهانت نیست. در کشورهایی هم که خود را داعیهدار آزادی میدانند، گاهی اوقات برای اهانت به افراد مجازاتهایی را در نظر میگیرند که شاید اگر فرد اهانتکننده به جای اهانت صدمهای جسمی و جانی وارد کرده بود به آن مقدار مجازات نمیشد. مگر میتوان گفت که اهانت به یک انسان مجاز نیست ولی اهانت به اعتقادات مبلیونها انسان مجاز و بیاشکال است. کدام عقل و منطقی این را قبول میکند؟!البته این به معنای مجاز نبودن نقد عقاید ما نیست. ما از این که کسی بیاید و با بیان منطقی بخواهد با ما در خصوص عقایدمان بحث و گفتگو نماید استقبال میکنیم و سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) و علمای امامیه همواره بر همین منوال بوده است، اما فاصله بین نقد علمی و اهانت زیاد است و مردم خود به راحتی میتوانند فرق بین این دو را تشخیص دهند.»
نگاه در باب روحانیت و قصور افراد ملبس به ذی روحانیت
آیت الله موسوی اردبیلی در سخنانی نسبت به وظایف روحانیت میگویند: اگر روحانیت
اعتباری دارد، مقبولیتی دارد، این اعتبار اصیل نیست، مال خود ماها نیست، این از
جای دیگری است. این اعتبار مال دین است، مال پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) اوست.
اگر مردم به روحانیت ارادت میورزند، به واسطه این است که ماها را شاگرد مکتب امام صادق (ع) میدانند.
ماها باید به لوازم این انتساب ملتزم باشیم. لازمه انتساب به اهل بیت عصمت و طهارت
(ع) این است که خود را پاک گردانیم، خودخواهی و خودمحوری را کنار بگذاریم.
اگر رفتار خارج از ضوابط تقوا و اصول مورد رضایت محمد و
آل محمد (ص) از ما سر بزند، این میتواند در عقاید مردم، در اخلاق مردم اثر سوء
بگذارد و مسئولیت آن بسیار سنگین است. مردم توقّع ندارند از من و شما رفتار خارج
از حیطه تقوا و اخلاق اسلامی ببینند و حق هم دارند. توقع ندارند ببینند ما مبلّغ
خودمان هستیم، اسلام را وسیله کردهایم تا امور خودمان را پی بگیریم. اهل بیت (ع)
هم استیکال به دین را مذمت کرده اند؛ استیکال به دین یعنی انسان دین را و ارادت مردم
به دین را و اعتقادات مردم را نردبان ترقی خودش بکند.[6]
حلالیت طلبی مرحوم اردبیلی از مردم ایران بابت قصورهای روحانیت
اگر این انقلاب ضایع شود، علاوه بر فرصتهایی که از یک ملت ضایع شده
است، آبرو و اعتبار روحانیت شیعه هم مخدوش میشود. امروز ما از میراث آبرو و اعتباری
بهره میبریم که طی قرنها و با خون دلها و مرارتها فراهم آمده و خودخواهی ما یا
کوتاهی ما یا بدون تأمل و تدبیر عمل کردن ما خسارتهای سنگینی به بار میآورد.
البته سنگاندازی دشمنان و بدخواهان این انقلاب را هم نباید نادیده گرفت، ولی اگر
خود ما درست عمل کنیم، هیچ عامل خارجی نمیتواند رابطه ما را با خدای تعالی و با
مردم مسلمان خراب کند. آن چه نگرانکننده است کارهایی است که عنایت حق تعالی را از
ما بر میگرداند. خدای سبحان میفرماید:
"ذلک بأنّالله لم یک مغیّراً نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما
بأنفسهم". اگر عنایت خدا از ما برگشت، مردم هم از ما میبرند. نه این که شخص
من و جنابعالی مطرح باشیم، ممکن است مردم با رفتار من و شما از دین روی گردان شوند.
البته حق این است که عمل ما و قصور و تقصیرهای ما ربطی
به مکتب نورانی اسلام و تشیع ندارد، ولی مع الاسف مردم این طور قضاوت نمیکنند.
اگر از ما بدی ببینند به پای دین میگذارند. واقع این است که با همه برکاتی که این انقلاب و نظام داشته و دارد و
مرهون فداکاریها و خونهای پاک است، قصور و تقصیرها هم زیاد است. گاهی کارهایی میکنیم
که موجب یأس و بدگمانی مردم شده است. امروز جوانهای زیادی اعتماد و علاقه شان سست
شده است. ایمانهایی در معرض خطر است. اینها تلفات سنگینی است که باید جدی گرفته
شود. اگر رفتار من، گفتار من، اخلاق و منش من، کوتاهی من، تزلزلی در ایمان حتی یک
نفر ایجاد کرده باشد، کافی است که خواب از چشمم ربوده شود.